ترس از نوشتن یکی از مهمترین عواملی است که باعث میشود افراد هرچقدر میتوانند شروع نویسندگی را به تعویق بیندازند.
تا جایی که گاهی این اهمالکاری منجر به وقوع فاجعه میشود؛ اینکه سالها بگذرد و آنها هرگز موفق نشوند از نقطهی شروع جلوتر بروند.
اما اگر موفق شویم به غول مرحلهی اول، که همان گذر از نقطهی آغاز نوشتن است غلبه کنیم، ادامهی مسیر آنقدرها هم سخت نخواهد بود.
یک فرمول فیزیک وجود دارد که این موضوع به کمک آن قابل توضیح است؛ فرمول محاسبهی نیروی اصطکاک ایستایی.
اصطکاک ایستایی نام نیرویی است که باعث میشود اجسام ساکن، سر جای خود بمانند و حرکت نکنند.
بنابراین برای به حرکت درآوردن یک جسم ساکن، باید دو جور نیرو به جسم وارد کنیم: نیرویی که به اصطکاک ایستایی غلبه کند و نیرویی که باعث به حرکت درآمدن جسم شود.
وقتی جسم به حرکت درآمد، در ادامهی مسیر برای تداوم حرکت تنها به یک نیرو (با اغماض) نیاز خواهیم داشت: نیرویی که انرژی مورد نیاز برای حرکت جسم را فراهم کند.
نتیجه؟
در به حرکت درآوردن اجسام ساکن، سختترین و انرژیبرترین نقطه، همان نقطهی شروع است و بعد از آن همه چیز آسانتر خواهد شد.
برای همین است که میگویند:
سختترین لحظه برای انجام یک کار لحظهی شروع است.
چرا که حجم موانع و مسائلی که در ابتدای کار با آن مواجه هستیم نسبت به موضوعاتی که پس از شروع به انجام کار و اصطلاحا زمانی که دستمان گرم شد کمتر است.
در شروع کار، باید با ترسهایمان روبهرو شویم و بهانههایی که برای آغاز نکردن داشتهایم را پشت سر بگذاریم. سپس به اصل قضیه برسیم و لوازم ابتدایی را آماده کنیم.
بعد از آن است که بخش اصلی و عملی کار تازه شروع میشود و باید با فراگرفتن تکنیکها، ترفندها و ساختن یک سیستم که به عادتسازی، خودآموزی و رشد کمک کند آن را ادامه دهیم.
درواقع در اولین قدم کار، علاوه بر چالشهای دیدنی، شماری چالش نادیدنی (از جمله ترسها و بهانهها) وجود دارند که گذر کردن از آنها انرژی مضاعفی میطلبد.
به همین دلیل است که شروع هرکاری سخت است و اگر از پس سختی ابتدای کار برآییم، ادامهی آن به مراتب آسانتر خواهد شد.
نویسندگی هم از این قاعده مستثنی نیست. حرکت در مسیر آن به مراتب سادهتر و لذتبخشتر از لحظهی شروع است. باید ترس از نوشتن را پشت سر بگذاریم تا به مرحلهی لذت بردن از نوشتن برسیم.
در این یادداشت سه دلیل مهم ترس از نوشتن در میان نویسندگان تازهکار را بررسی کردهایم و قصد داریم با ارئهی راهحلهای مناسب، برداشتن قدم اول را برای شما سادهتر کنیم.
مهمترین دلایل ترس از نوشتن
ترس از صفحهی سفید کاغذ
سندروم ترس از صفحهی خالی یا نشانگان هراس از نوشتن بر روی صفحهی سفید، نام مجموعه علائمی است که نویسندگان – در هر سطحی از مهارت که باشند – با آن مواجه میشوند.
این علائم به صورت احساساتی طاقتفرسا ظاهر میشوند که اغلب به علت کمبود الهامات و ایدهها برای نوشتن پدیدار شدهاند.
سپس با مضطرب کردن شخص، باعث میشوند شروع نکند و جرئت پیدا نکند سکوت و سپیدی کاغذ را با کلمهای بشکند.
اما جای نگرانی نیست. چراکه هر دردی، درمانی دارد!
راهحل چیست؟
شاید جالب باشد بدانید که بخش اعظم این ترس، پس از نوشته شدن اولین جمله بر روی کاغذ محو میشود. کافیست با علم به این موضوع، تنها یک جمله – ولو جملهتان بیربط و ابلهانه باشد – بنویسید و ببینید که در ادامه چقدر کارتان راحتتر میشود.
خواهید دید ترس از نوشتن، تنها یک ترس واهی است و آنقدر بزرگ نیست که شما را از این کار لذت بخش دور کند.
ترس از نداشتن مخاطب
اگر پیش از این در شبکههای اجتماعی فعال بوده باشید، احتمال این که چنین ترسی در شما وجود داشته باشد بیشتر است.
ماهیت شبکههای اجتماعی به صورتی است که کاربر خود را با دریافت پاداشهای فوری خوشحال و ترغیب به ادامهی فعالیت کند. (ماجرای بالانس بودن پشن و اکشن)
مثلا اگر در اینستاگرام پستی منتشرکنید، چند ثانیه بعد با لایکها و کامنتها در مغزتان دوپامین ترشح خواهد شد. یا اگر در توییتر جملهای همرسانی کنید، دربدترین حالت با فاصلهی چندساعت واکنش افراد را خواهید دید.
اما وقتی نویسندهی متنهای بلند هستیم و آنها را در نشریات یا وبلاگ شخصیمان منتشر میکنیم چقدر تا برخورد با اولین مخاطب فاصله داریم؟
حداقل به اندازهی صد یادداشت!
نویسندگی و نوشتن، کاری از جنس کاشتن یک نهال است. به رفتار کشاورزان دقت کنید؛ آنها امروز نهالی میکارند تا سالها بعد از ثمرهی آن استفاده کنند. چه بسا این ثمردهی چنان به طول بینجامد که نشود برای کوتاه مدت روی آن حساب کرد.
اما زمانی که نهال سالیان قبل، به یک درخت مثمر تبدیل شود نمیتوان نتیجهی کار را با سبزهای که کل مدت کاشت و داشت آن چند روز است مقایسه کرد.
یک نویسندهی تازهکار باید بداند فعالیتی که انتخاب کرده است، در بدو امر منجر به سرازیر شدن مخاطب زیادی به سمت او نخواهد شد. اما هر رابطهای که از این دریچه پیدا کند، معادل هزار دنبالکنندهای خواهد بود که در شبکههای اجتماعی به دست آورده است.
به قول محمدرضا شعبانعلی:
اگر نگاهت درست باشد و تلاشت پیوسته، دیر یا زود میبینی که به سرزمینهای تازهای راه پیدا کردهای و خودت، ستارهای برای مسیر دیگران خواهی بود. (+)
ترس از قضاوت شدن
هرگونه حضور اجتماعی، چه فیزیکی باشد و چه مجازی (از طریق تولیدات فکری و یا حضور در نقلقولهای سایر افراد) قضاوتهایی را به دنبال خواهد داشت.
از آنجا که ما بر روی قضاوت سایرین کنترلی نداریم و بسیاری از ما فکر میکنیم نظر دیگران دربارهی ما در زندگیمان اثر تعیینکننده دارد، طبیعی است که از ارائهی افکارمان بترسیم و همین منجر به یکی از مهمترین عوامل شکلگیری ترس از نوشتن شود.
علت این که بسیاری از افراد، در شروع نوشتن ترجیح میدهند به جای نام واقعیشان از اسامی مستعار استفاده کنند هم همین است.
اما شاید جالب باشد بدانید در زمانهی حاضر، که عصر حواسپرتی (age of distraction) نام گرفته است، بازهی توجه افراد به شدت کاهش پیدا کرده است و چه بسا اگر از روی نوشتههایتان راجع به شما قضاوت نابهجایی هم بکنند این اثر دیری نخواهد پایید.
گذشته از آن، با تمرین و ممارست و در گذشت زمان قادر خواهید بود فاصلهی میان آنچه در ذهن دارید و آنچه مینویسید را کم کنید و از قضاوتهای نادرست پیشگیری کنید.
در آخر این که به یاد داشته باشید:
هیچکس آنقدری که ما به خودمان اهمیت میدهیم به ما اهمیت نمیدهد.
کلام آخر
شروع نوشتن ممکن است در ابتدا بسیار سخت به نظر بیاید. اما اگر واقعا دوست دارید بنویسید، یک بار هم که شده پا را از نقطهی آغاز فراتر بگذارید و نگاهی به دنیای اینطرف نردهها بیندازید.
همواره در نظر داشته باشید که شروع هر کاری سخت است و هرچه بیشتر تمرین کنید، استادتر خواهید شد و کارها سادهتر میشوند. ترس از نوشتن هم به همین صورت از بین خواهد رفت.
این دومین نوشته از سلسه یادداشتهای تسلی بخشیهای نوشتن است که در آن به موضوع ترس از نوشتن پرداختیم. در این یادداشتها تلاش کردهایم به زبان ساده به علاقمندان نویسندگی که در شروع راه هستند کمک کنیم قدم در مسیر بگذارند.
ترتیبی که برای مطالعهی سری تسلیبخشیهای نوشتن به شما پیشنهاد میکنیم:
۱- نویسندگی را از کجا شروع کنیم؟
۲- ترس از نوشتن را چگونه درمان کنیم؟
۳- برای نویسنده شدن به چه لوازمی نیاز داریم؟
۴- آیا من استعداد نویسندگی دارم؟
۵- نوشتن چگونه باعث تسکین آلام روحی ما میشود؟
۶- ایدهیابی برای نوشتن: راهنمای کامل پیدا کردن موضوع برای نوشتن
۷- چگونه بدون نیاز به معلم، نویسندگی خلاق یاد بگیریم؟
۸- کتابخوانی برای نویسندهها
۹- وقتی باید هزینه نوشتن را بپردازیم!