کتابخوانی برای نویسندهها موضوعی است که در این قسمت از سلسله یادداشتهای تسلیبخشیهای نوشتن قرار است راجع به آن صحبت کنیم. این یادداشتها راهنمای گامبهگام و عملی برای نوقلمانی است که میخواهند وارد مسیر شیرین نویسندگی شوند.
تردیدی نیست که زیاد کتاب خواندن و کتاب خوب خواندن از الزامات تبدیل شدن به یک نویسندهی حرفهای هستند. به گونهای که هیچ نویسندهی خوبی را نخواهید یافت که کتابخوان قهاری نباشد و با کتابها رابطهی عاشقانه نداشته باشد.
البته از میان کسانی که مینویسند میتوان انگشتشمار افرادی را یافت که تعداد کتابهایی که در تاریخچهی زندگیشان خواندهاند کمتر از انگشتان یک دست باشد. اما انداختن یک نگاه سریع به نوشتههای آنان و مقایسهی آن با نوشتههای نویسندگانی که کتاب میخوانند نشان میدهد که تفاوت ره از کجاست تا به کجا.
به عبارت دیگر، نویسندگانی که کتاب میخوانند علاوه بر آن که از خرد و بینش پیشینیان بهره میبرند، با روش صحیح سخن گفتن و شیوهی درست استفاده از کلمات نیز آشنا میشوند.
در طول زمان الگوهایی در ذهن این افراد نقش میبندد که چونان فرشتهای الهامبخش، آنها را در انتقال هرچه بهتر و زیباتر مفاهیم و معانی هنگام نوشتن یاری میکند.
با توجه به مطالب یاد شده، واضح و بدیهی به نظر میرسد که کتاب خواندن از جملهی مهمترین کارهایی است که یک نویسنده باید در برنامهی روزانهی خود برای آن زمان اختصاصی با کیفیتی در نظر بگیرد. اما اکنون سوال مهم و کلیدی این است که «نویسندهها باید چگونه کتاب بخوانند؟» و «آیا کتاب خواندن نویسندهها با کتاب خواندن عموم مردم تفاوتی دارد یا خیر؟».
این یادداشت به دنبال یافتن پاسخ درخوری برای این دو پرسش و پرسشهای مشابه آن است. در ادامه با ما همراه باشید تا به شما بگوییم به عنوان یک نوقلم، چطور باید کتاب بخوانید.
به عنوان یک نویسنده چطور کتاب بخوانیم؟
یک قانون اساسی وجود دارد که میگوید هیچکس حق ندارد لذت خواندن یک کتاب خوب را از شما بگیرد. اینجا جایی است که کتابخوانی برای نویسندهها با کتابخوانی برای عموم عملاً فرقی ندارد. بنابراین همیشه در گام اول، مطالعهی کتاب را به قصد لذت انجام دهید و نه چیز دیگر.
اجازه دهید نویسنده دست شما را بگیرد تا به دنیای ذهنی او سفر کنید. بگذارید کتاب شما را با خود به پیش ببرد. ذهنتان را روی «حالت دریافت» تنظیم کنید و اجازه دهید آنچه نویسنده گفته است بیآنکه درگیر مقایسه با اطلاعات قبلی و نظرات شخصیتان شود در قلبتان جاری شده و شما را دربر بگیرد.
[پیشنهاد مطالعه: فایل صوتی هنر شاگردی کردن]
اینجا جایی است که کار عموم کتابخوانها با کتاب به پایان میرسد. اما تفاوت اساسی کتابخوانی برای نویسندهها اینجاست که نمایان میشود: پایان دور اول خوانش یک کتاب، در حقیقت آغاز سفری است که قرار است کمک کند نوقلمان به نویسندگان بهتری تبدیل شوند.
در این مرحله از کتاب خواندن، باید سراغ لایههای عمیقتر متن برویم. مواردی که در خوانش اول کمتر جلبتوجه میکنند و کمتر کسی مشتاق یافتن آنهاست. آنچه در این مرحله اهمیت دارد، توجه به «انتخابهای نویسنده» در تولید اثر است. اینکه چه ابزارهایی در اختیار داشته و چگونه از هریک استفاده کرده است؛ کدام یک را کنار گذاشته و از کدام یک برای انتقال مفهومی که در ذهن داشته یاری گرفته است.
ساختار متن، لحن نویسنده، انتخاب کلمات، میزان شیوایی و روان بودن متن، شیوهی استفاده از علائم سجاوندی و مقید بودن یا نبودن به چارچوبهای رایج نوشتن از جمله مواردی هستند که در این مرحله باید بررسی شوند. سپس بایستی با استخراج ایدههای بهکاررفته در تدوین اثر، از آنها به عنوان ابزاری برای نگارش متون دیگر استفاده کنیم.
استمرار در انجام اینکار به ما کمک خواهد کرد تا آرامآرام به نویسندهی بهتری تبدیل شویم. نویسندهای که تفاوت بین کیفیت آثار مختلف را میفهمد و قادر است توضیح دهد چرا یک اثر عالی، دیگری متوسط و آن یکی ضعیف ارزیابی شده است.
کتابخوانی برای نویسندهها: چه بخوانیم؟
تا اینجای کار تکلیف پرسش «به عنوان نویسنده چگونه کتاب بخوانیم؟» مشخص شد. اما به عنوان یک نویسندهی تازهکار یا یک فرد نوقلم، ممکن است این سوالات برای شما پیش بیاید که «در ابتدای مسیر چه بخوانیم؟» و «کار کتاب خواندن را با چه کتابهایی شروع کنیم که بر مهارت نوشتن ما اثر مثبت بگذارند؟».
قدم اول: به خواندن متون بلند عادت کنید
اگر تابهحال رابطهی خوبی با کتابها نداشتهاید در ابتدای کار زیاد به خودتان سخت نگیرید. در این مرحله بهتر است بدون توجه به لیستهای معروف و توصیهنامههایی که در آن به معرفی کتاب پرداخته شده است، تنها کتابهایی را بخوانید که برایتان جذاب است.
فرقی نمیکند تصمیم بگیرید کتاب مجموعه داستان قصههای پریان برادران گریم را بخوانید یا اینکه سراغ رمانهای عاشقانهی اینترنتی بروید. در این مرحله تنها هدف این است که به خواندن متونی بلندتر از آنچه تا به امروز در روزنامهها و شبکههای اجتماعی میخواندهاید بروید و بازهی زمانی توجهتان را بهتدریج طولانیتر کنید.
[پیشنهاد مطالعه: فایل صوتی مدیریت توجه]
قدم دوم: یک گام به سمت جلو بردارید
پس از خواندن یک تعداد مشخص، مثلاً بیست جلد از کتابهایی که برای ساختن عادت کتابخوانی سراغشان رفتهاید، حالا نوبت آن است که ذائقهتان را با طعمهای بهتر و خاصتری آشنا کنید.
تا اینجای کار شبیه نوزادی بودید که قرار بود از شیر مادر گرفته شود و بهتدریج به غذای سفره عادت کند. حالا که به غذای سفره عادت کردید، وقت آن رسیده که دستپخت سرآشپزان ماهرتری را امتحان کنید و ببینید که دنیا چطور از طعمهای مختلف و لذتبخش مملو شده است.
اگر میخواستید در ابتدا، کار را با خوردن غذاهای تند هندی و تایلندی شروع کنید، ممکن بود نتوانید آنها را هضم کنید. اما حالا که به خوردن خوراکهای معمولی عادت کردهاید، شاید بد نباشد یک قدم پیشتر بیایید و قدری از غذای هر کشور را امتحان کنید. اینگونه میتوانید بفهمید سلیقهتان به کدام یک نزدیکتر است و دوست دارید روش پخت کدامیک را یاد بگیرید.
دل را به دریا بزنید و سراغ یکی از لیستهای معروف بروید. نویسندگان و کتابخوانان زیادی هستند که لیستهای پیشنهاد کتاب ارائه میدهند و بر کتابها مرور مینویسند. کافیست سری به یکی از این لیستها یا یادداشتها بزنید تا کتاب بعدی که قرار است بخوانید را ملاقات کنید.
حتی خود من هم در وبلاگ شخصیام هروقت حوصله کنم برای کتابهایی که خواندهام مرور کوتاهی مینویسم که میتوانید آنها را در بخش کتابخانهی همایونی پیدا کنید. لیست کتابها، فیلمها و دیگر چیزهایی که به دیگران پیشنهاد میکنم هم در صفحهی پیشنهادات ملوکانه آمده است که بد نیست نگاهی به آن بیندازید.
[پیشنهاد مطالعه: سیاههی صدتایی رمان رضا امیرخانی]
قدم سوم: پرواز کنید
احتمالاً رسیدن به این مرحله برای کسی که تابهحال میانهی خوبی با کتابها نداشته است کمی طول بکشد. مدت زمانی بین یک تا سه سال، بسته به شور و شوق و نظمی که برای اینکار صرف میکنید لازم است تا به مرحلهای برسید که بتوانید در آسمان کتابها پرواز کنید.
تا اینجا تقریباً بیشتر آثار معاصر و معروفترین کتابهای در دسترس را خواندهاید. حتماً دیدهاید که چطور یک کتاب شما را به سمت کتابهای دیگر راهنمایی کرده است.
حالا وقت آن رسیده که به سراغ مشهورترین و فاخرترین آثار بروید. این قلهای است که خیلی از افراد، موفق به فتح آن نمیشوند و میتوانید مطمئن باشید با خواندن هر اثر از آثار این مرحله، یک بال به بالهای پروازتان اضافه خواهد شد. لذتی پیشرویتان قرار دارد که در تجربهی آن با افراد اندکی سهیم هستید.
اگر به اینجا رسیدهاید و به روش کتاب خواندن برای نویسندهها پیش رفتهاید حتماً نسبت به آغاز مسیر نویسندهی بهتری هم شدهاید. به شما تبریک میگوییم.
سخن پایانی
این یادداشت قسمت هفتم از سلسله یادداشتهای تسلیبخشیهای نوشتن است. این یادداشتها قرار است به مشتاقان نویسندگی بیاموزد چگونه گامهای ابتدایی را در مسیر کتابخوانی برای نویسندهها بردارند و چطور به یک نویسندهی حرفهای تبدیل شوند.
در این قسمت به بحث مهم کتابخوانی برای نویسندهها پرداختیم. ابتدا نقش مهم کتاب خواندن در بهبود مهارت نویسندگی را ذکر کردیم و سپس گفتیم تفاوت کتاب خواندن نویسندهها و افراد عادی در چیست. سپس به سراغ بحث مهم انتخاب کتاب رفتیم و توضیح دادیم نوقلمان باید فرایند انتخاب کتاب را به چه روشی طی کنند.
ترتیبی که برای مطالعهی سری تسلیبخشیهای نوشتن به شما پیشنهاد میکنیم:
۱- نویسندگی را از کجا شروع کنیم؟
۲- ترس از نوشتن را چگونه درمان کنیم؟
۳- برای نویسنده شدن به چه لوازمی نیاز داریم؟
۴- آیا من استعداد نویسندگی دارم؟
۵- نوشتن چگونه باعث تسکین آلام روحی ما میشود؟
۶- ایدهیابی برای نوشتن: راهنمای کامل پیدا کردن موضوع برای نوشتن
۷- چگونه بدون نیاز به معلم، نویسندگی خلاق یاد بگیریم؟
۸- کتابخوانی برای نویسندهها
۹- وقتی باید هزینه نوشتن را بپردازیم!